حجاب و عفاف
سير تاريخي حجاب
بنابر گواهي متون تاريخي ، در اکثر قريب به اتفاق اقوام و ملل ، حجاب در ميان زنان معمول بوده ، هر چند فراز و نشيب هاي زيادي را طي کرده است و گاهي با اعمال سليقه ي حاکمان تشديد يا تخفيف يافته است ولي هيچ گاه به طور کامل از ميان نرفته است .
«مورخان به ندرت از اقوامي بدوي ياد مي کنند که زنان شان داراي حجاب مناسب نبوده يا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر مي شدند . تعداد اين اقوام به قدري نادر است که در مقام مقايسه - به قول انديشمندان - قابل ذکر نيستند و شايد بتوان گفت : وجود برخي موانع سبب جلوگيري از بروز تمايلات و استعدادهاي فطري و طبيعي آنان شده است و يا عواملي باعث انحراف آنان از مسير فطرت گشته است .»3 (محمدي آشناني ، 1373 : 22)
شهيد مطهري در مورد اين که کدامين اقوام داراي حجاب بوده اند چنين بيان مي کند : «در ايران باستان و در ميان قوم يهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته است و از آن چه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است اما در عرب جاهليت حجاب وجود نداشته است و به وسيله ي اسلام در عرب پيدا شده است .»4 (مطهري ،1353: 5)
مهدي قلي هدايت در کتاب خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف مي گويد : «اگر به لباس ملي کشورهاي جهان بنگريم به خوبي حجاب و پوشش زن را در مي يابيم . براون واشنايور ، نويسنده ي غربي ، در کتابي به نام پوشاک اقوام مختلف ، پوشاک اقوام گوناگون جهان از عهد باستان تا قرن بيستم را به صورت مصور ارائه کرده اند . نگاهي کوتاه به اين کتاب روشنگر اين واقعيت است که در عهد باستان در ميان يهوديان ، مسيحيان ، زرتشتي ها ، يونانيان و اهالي روم ، آلمان ، خاور نزديک و برخي مناطق ديگر پوشش زن به طور کامل رعايت مي شده است ، به گونه اي که زنان چين در معابر عمومي جز در پرده و ملحفه ظاهر نمي شدند و در خانه نيز داراي اندروني و بيروني بوده اند.»1 (هدايت ، 1363 : 405)
در مجموع مي توان گفت حجاب به معناي يک رفتار انساني در طول تاريخ با فراز و نشيب هاي فراواني همراه بوده و گرايش هاي مختلفي در هر دوره بر نوع حجاب افراد مؤثر بوده است . اگر چه رسم حجاب در بين اقوام غير عرب مانند ايران باستان ، اروپا ، قوم يهود و … مرسوم بوده است . اسلام ، نه تنها واضح قانون حجاب نبوده است ، بلکه در جهت جلوگيري از افراط و تفريط هايي که در طول تاريخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظيم و تخفيف آن همت گماشته است و آن را به صورتي متعادل ، صحيح و متناسب با فطرت انساني زن ارائه نموده است .
مباني حجاب در قرآن
حجاب در کلام الله مجيد در سوره هاي نور و احزاب به صراحت و وضوح تبيين شده است . «در اين آيات شريفه حدود حجاب ، آثار و کارکردهاي آن بيان گرديده است ؛ در حقيقت ، حجاب زن مسلمان به فتواي همه ي مراجع معروف تقليد در اين زمان يکي از ضروريات دين است .»1 لزوم پوشيدگي زن براساس شش دليل قطعي قابل اثبات است که هر يک به تنهايي براي اثبات ضرورت حجاب کافي است : 1- قرآن کريم ، 2- روايات شريفه ، 3- سيره ي اهل بيت عليه السلام ، 4- براهين عقلي ، 5- فطرت و طبيعت انساني و تاريخ .
نکته مهم در بررسي حجاب از نظر دين مبين اسلام ، اين است که نگرشي مطابق با فطرت و هويت حقيقي زنان است که نه تنها يک بُعدي نبوده ، بلکه همه ي ابعاد و جوانب شخصيت زن مسلمان در بُعد مادي و معنوي را مدّ نظر قرار داده است . از اين روي در اين مقاله حجاب تنها از ديدگاه قرآن و روايت ها مورد بررسي قرار گرفته است که حجاب فيزيکي بدن ، حجاب در نگاه ، گفتار ، رفتار و در قلب را مي توان اشاره کرد .